English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 123 (6142 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
motor function U کارکرد حرکتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
running U کارکرد
way of functioning U کارکرد
functionality U کارکرد
operation U کارکرد
mechanics {pl} U کارکرد
workings {pl} U کارکرد
emergency operation U کارکرد
manner of functioning U کارکرد
mode of operation [Technology] U کارکرد
functioning [manner of functioning] U کارکرد
functional principle [Technology] U کارکرد
earning U کارکرد
function U کارکرد
functioned U کارکرد
functions U کارکرد
mand function U کارکرد خواستاری
open shot U با کارکرد ازاد
optimal performance U کارکرد بهینه
secondary function U کارکرد ثانوی
empty running U کارکرد بی اثر
open shop U با کارکرد ازاد
tact function U کارکرد نامیدن
empty running U کارکرد خالی
ego function U کارکرد خود
mental function U کارکرد ذهنی
anergasia U زوال کارکرد
returning U عملکرد کارکرد
returned U عملکرد کارکرد
functionalism U کارکرد گرایی
return U عملکرد کارکرد
output U کارکرد فرفیت
outputs U کارکرد فرفیت
adaptive functioning U کارکرد انطباقی
returns U عملکرد کارکرد
localization of function U موضع یابی کارکرد
diaschisis U کارکرد پریشی جانبی
motor U حرکتی
dynamic U حرکتی
hypokinetic U کم حرکتی
immovability U بی حرکتی
motored U حرکتی
hypoergasia U کم حرکتی
misbehaciour U بد حرکتی
dynamically U حرکتی
enactive U حرکتی
stagnancy U بی حرکتی
motors U حرکتی
motor- U حرکتی
operating ratio U نسبت کارکرد موتور یا ناو
movement pattern U الگوی حرکتی
motor skill U مهارت حرکتی
motor path U گذرگاه حرکتی
motor nerve U عصب حرکتی
motor learning U یادگیری حرکتی
motor movement U عمل حرکتی
movement pattern U انگاره حرکتی
sensorimotor U حسی- حرکتی
akathisia U بیقراری حرکتی
premotor U پیش حرکتی
psychomotor U روانی- حرکتی
visuo motor U دیداری- حرکتی
spatiomotor U فضایی- حرکتی
quiescence U بی حرکتی خاموشی
momentum U نیروی حرکتی
ataxia U ناهماهنگی حرکتی
motor unit U واحد حرکتی
inaction U بی حرکتی بیهودگی
kinetic energy U انرژی حرکتی
motoneuron U نورون حرکتی
motor neuron U نورون حرکتی
kinematic similarity U تشابه حرکتی
ideo motor U فکری- حرکتی
motor area U ناحیه حرکتی
motor control U کنترل حرکتی
motor development U رشد حرکتی
ideo motor act U عمل فکری- حرکتی
gross motor skills U مهارتهای حرکتی درشت
sensorimotor arc U قوس حسی- حرکتی
motor education U تعلیم و تربیت حرکتی
fine motor skills U مهارتهای حرکتی فریف
dead center U مرکز سکون و بی حرکتی
dynamic balance U تعادل و توازن حرکتی
psychomotor tests U ازمونهای روانی- حرکتی
dysmetria U اختلال حرکتی- تخمینی
motor perceptual region U ناحیه حرکتی- ادراکی
motor aphasia U زبان پریشی حرکتی
technomotorial skill U مهارت تکنیکی- حرکتی
locomotion U جابه جایی حرکتی
locomotory U ابتلاء اعضای حرکتی
psychomotor retardation U کندی روانی- حرکتی
locomotor U ابتلاء اعضای حرکتی
psychomotor agitation U بیقراری روانی- حرکتی
duplex operation U کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
tut work U کاری که مزد ان از روی کارکرد داده میشود
nervus abducens U عصب حرکتی خارجی چشم
audiogravic illusion U خطای ادراکی حرکتی-شنیداری
brace scale of motor ability U مقیاس توانش حرکتی بریس
audiogyral illusion U خطای ادراکی حرکتی-شنیداری
abducens nerve U عصب حرکتی خارجی چشم
purdue perceptual motor survey U ازمون ادراکی- حرکتی پردو
nervus oculomotorius U عصب حرکتی عمومی چشم
oculomotor nerve U عصب حرکتی عمومی چشم
locomotory U دارای گرفتاری دراعضای حرکتی
locomotor U دارای گرفتاری در اعضای حرکتی
psychomotor stimulant U داروی محرک روانی- حرکتی
extrapyramidal motor system U دستگاه حرکتی برون هرمی
admin U تشریفات اداری و وفایف دیگر مربوط به کارکرد یک موسسه
bender visual motor gestalt test U ازمون طرحهای دیداری-حرکتی بندر
visual bender motor gestalt test U ازمون طرح دیداری- حرکتی بندر
defected U آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود
defecting U آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود
defect U آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود
defects U آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود
fixed bridge U پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
circulating U ثبات حرکتی که خروجی آن از طریق یک حلقه بسته به ورودی آن بر می گردد
timing disc U علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور
transient target U هدف موقت هدف درحال حرکتی که مدت کمی در میدان دید قرار می گیرد
productions U الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
production U الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
variable area nozzle U نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
functional distribution of income U توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
axle stub U اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی
Recent search history Forum search
1whatever vehicle you drive all its handling characteristics are affected by the load you carry including passengers
0موضع یابی کارکرد
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com